samedi 5 mars 2011

خاطرات موسیقی ۳

در سال۱۳۶۵ گروه موسیقی محلی بوشهر بصورت بسیار مخفی و بی سرو صدا برای جشنواره دوم اماده شد که بعد از تمرین و اماده سازی گروه اعضای گروه تشکیل دهنده در اجرای جشنواره عبارت بودند از فرخ یزدانفر سرپرست گروه /محمود جهان خواننده/اصغر قربانی دمام/مسعود اسپرغم تمپو که البته بخاطر اینکه حساسیت بر انگیز نباشه نام تمپو را کوزه گذاشتند/گیتی زاده همخوان و دیگران در خاطرم نیست.
 از سیاستهای اسلامیزه کردن موسیقی بندری توسط مدیر کل وقت ارشاد عزیز بلادی و کاهش تنش در بوشهر این بود که اشعار انقلابی باشد و دیگر اینکه سازهای دمام و سنج که از سازهای مذهبی بوشهر بود در کنار نی انبان قرار گیرد و دیگری اعضای این گروه افرادی نباشند که در مجالس عروسی شرکت میکنند.
جشنواره دوم گذشت و ماجرا به خیر و خوشی تمام شد و در بوشهر زیاد کسی خبر دار نشد.
در این سالها ارکستر سازهای بادی و غربی و گروه سرود که از تشکیل دهندگان اول گروه موسیقی ارشاد بود خبری نبود و منحل شده بود .یزدانفر هم تمام انرژی خودش را در گرداندن گروه موسیقی سنتی مفتون و گروه تازه تاسیس محلی گذاشته بود و همچنین کارهای اداری ارشاد از قبیل نظارت بر نوار کاست که افراداز طریق پست دستشون میرسید پلمپ کنه و تایید یا رد کنه و از این قبیل کارها.
از اونجایی که در اون سالها از کنسرت خبری نبود کار گروه موسیقی سنتی مفتون سالی یکبار برای جشنواره فجر اجرا کردن و اماده کردن کار برای این جشنواره بود و حالا گروه محلی هم اضافه شده بود.
.
غلامرضا دمان هم به گروه مفتون اضافه شده بود که با گروه تنبک مینواخت و در گروه محلی هم دمام میزد.
در این جشنواره گروه محلی بوشهر مورد توجه بیشتری در تهران قرار گرفت و از رادیو و تلویزیون ترانه یا الله یا خدا پخش شد .
در این هنگام مردم بوشهر تازه از جریان با خبر شدن و بعد از سالها صدای نی انبان را از رادیو شنیدند.
حزب الله بوشهر غیرتی شد و نامهای تحدید به مرگ به ارشاد و خانه محمود جهان ارسال شد.
مدیر کل بلادی کار را توجیه میکرد و لی انها راضی نمیشدند.  بلادی مدیر کل وقت ارشاد مقاومت کرد و به هر زحمتی که بود گروه محلی بوشهر رو نگه داشت ولی با نظارت خودش و هر چی او میگفت باید اجرا میشد.
اولین کنسرت موسیقی محلی بوشهر بعد از انقلاب رو اجرا کرد در سالن آموزش پرورش نزدیک دبیرستان سعادت تمامی حزب الله بوشهر دم در سالن جمع شده بودن و میگفتن هر که بره توی سالن خونش گردن خودش و ما سالن رو منفجر میکنیم
بلادی  مدیر کل ارشاد به تنهایی وارد سالن شد و گفت هر کاری که میخوایید کنید و مردم هم بعد از او وارد سالن شدن و کنسرت  با ترس و وحشت فراوان برگزار شد ولی اتفاقی  نیفتاد و این شروعی بود برای کنسرتهای بعدی و آزادی نی انبان در مجالس عروسی
محمود جهان بعد از این جشنواره دیگه فقط یه کارگر ساده شرکت نفت نبود که هرزگاهی در مجالس عروسی بخونه بلکه به یک استار تبدیل  شده بود کارگرساده  شرکت  و مرتب صداش از رادیو و تصویرش از تلویزیون پخش میشد. و جونش هم در بوشهر در خطر بود.
سبک ابداعی موسیقی تلفیقی بندری ابادانی و اسلامی اداره ارشاد یک سبک جدید شده بود و در ان هنگام ریتم های تند بندری نباید اجرا میشد و اغلب ترانه ها بندرعباسی بود که ریتم ملایمتری داشتند و کلام هم تغییر میدادنند.
در سال بعد یعنی جشنواره چهارم  فجر گروه موسیقی سنتی مفتون چند کار بر گرفته از تمهای محلی بوشهر داشت که مورد توجه قرار گرفت و از اونا تقدیر شد و فکر کنم به اصغر قربانی نوازنده تار جایزه دادن  این جایزه گرفتن  اعتماد به نفس به این گروه داده بود و کم کم زیر گوش مذیر کل ارشاد  زمزمه  میکردن که ما تمام کارها رو انجام میدیم و احتیاجی به سرپستی مثل یزدانفر نداریم و در همین سالها بود که یزدانفر تسویه شد و از بوشهر رفت به کازرون و بعد شیراز و دیگه من ازش بی خبر بودم تا سیزده سال بعد که من در کیش مدیر خانه هنر و موسیقی بودم و یزدانفر بنده خدا رو دیدم در کیش در شهر بازی کیش شبها  غرفه داشت و چس فیل میفروخت و بادکنک و روز هم در هتل شایان پیانو میزد تا خرج زندگیش بگذره بهش گفتم که بیا تدریس کن گفت دیگه از همیچی برید و حال و حوصله تدریس ندارم .
جشنواره پنجم گروه موسیقی محلی بوشهر کمی تغییر کرده بود و بچهای بوشهری به عضویتش در اومده بودند ولی نوازنده نی ا نبان  همان مرتضی دیری وخواننده محمود جهان بود و فرم کار هم طبق کارهای جشنوازهای گذشته ترانه های بندر عباسی و عربی با اشعار بوشهری ابادانی و ریتم سنگین و همنوازی دمام و تمپو و سنج نی انبان
در جشنواره پنجم گروه سنتی مفتون گروه برگزیده جشنواره شد و ازشون تقدیر شد و گروه محلی هم خوب درخشیده بود .محمود جهان در اوج شهرت بود
.اعضای همکاری کننده با گروه محلی  کرم زبردست/اصغر گزی/محمد اخلاقی/رزمی/ فرامرزگیتی زاده/عباس یا حسینی و تعدای دیگه که بخاطر ندارم.
بعد از جشنواره پنجم   عملا موسیقی ارشادبوشهر تحت کنترل اسماعیل روشن روان و  اصغر قربانی وعلی اکبر  هنرور وغلام دمان وغلامرضا وزان افتاد .
به هیچ احدی هم راه نمیدادند و در تمام امور موسیقی دخالت میکردند و مشاوران عالی بلادی بودند و به قول قربانی  که میگفت اگر ما به بلادی بگیم خودت رو از ساختمان ده طبقه پرت کن میکنه چون به ما ایمان داره نا گفته نماند که ارشاد در ان زمان واقعا برای این گروه موسیقی سنتی  هزینه میکرد سالی یکی دو دست کت شلوار و ساز های جدید محل تمرین و ...
یادم میاد که تمام کلاسها ی موسیقی تحت کنترل این گروه بود و حتی سازهایی که بلد نبودند تدریس میکردند یادم میاد که قربانی سه جلسه پیانو با بابک نیکذات کار کرد و بعددر ارشاد خودش کلاس گذاشت و تدریس پیانو میکرد و کلی شاگرد هم داشت و به نیکذات گفته بودمن از تو که درس میگیرم به شاگردام میدم و تقریبا از شاگردام دو جلسه جلوترم پس میتونم درس بدم و خلاصه ارشاد و موسیقی در قرق گروه موسیقی سنتی مفتون شده بود.

 بعد از جشنواره پنجم   فجر در تهران به محمود جهان  که حالا دیگه شناخته شده بود پیشنهاد ظبط نوار داده میشه و با شرکت اواز جنوب  وبدون اطلاع ارشاد بوشهر و با نوازندههای سازهای ضربی که خودش انتخاب میکنه  و نوازنده چیره دست نی انبان سبک بندری بهرام مهربخش و همکار قدیمیش (از زمان قبل از انقلاب )کار ظبط رو بی سرو صدا شروع میکنن . کاست بندر نشینان که مجموعه ای از اهنگهای بندر عباسی و مینابی و عربی با تغییر کلام و مطابق سبک جدید بندری ارشاد بوشهر ظبط میشه.
 بعد از اتمام ظبط کار لو میره و افرادی که از گروه ارشاد بودند از جمله مرتضی دیری و دیگران به نزد مدیر کل بلادی رفته و جنگ اغاز میشه .
بلادی میبنه که تمام زحمتش و سیاستش بر باد رفت و نتیجه به سود دیگران داره تمام میشه .
بلادی به مرکز سرود و اهنگهای انقلابی نامه مینویسه و میخواد که از تکثیر و پخش جلوگیری بشه و تا حدودی موفق میشه و کار متوقف میشه .
محمود جهان از طرف ارشاد بوشهر منفور قلمدادمیشه و سعی میشه هر طور شده و به هر قیمتی ضربه کاری بهش بزنن .دیگه تو جشنواره ازش دعوت نمیکنن یعنی بعد از این واقعه گروه محلی ارشاد منحل میشه و در جشنواره پنجم فجر گروه محلی از بوشهر شرکت داده نمیشه.
محمود جهان  برمیگرده به مجالس عروسی با همراهی بهرام مهربخش و حسن ستار و موفقیت بسیاری در مردم کسب میکنه کارهاش هم در اون موقع
هنوز از رادیو و تلوزیون پخش میشد که تبلیغ خوبی بود براش و مشتری عروسی بیشتر پیدا میکرد
با وجود مخالفت مدیر کل ارشاد بوشهر   نوار کاست بندرنشینان به بازار عرضه شد و یکی از پرفروشترین کارهای موسیقی سال شد
نوازندگی پر قدرت بهرام در سبک بندری الگوی تمامی نوازندهای جوان شد 
از این تاریخ به بعد بهرام شده بود مثل بت برای نوازندهای نی انبونه در بوشهر
برعکس قبل از انقلاب که بوشهر تعداد انگشت شماری نوازنده نی انبان داشت اما از این تاریخ به بعد هر روز به تعداد نوازنده ها اضافه میشد
عروسیها پر بود از نوازندهای جوانی که مجانی ساز میزدن و  همه هم بلا استثنا کارهای بهرام مهربخش وخواننده های عروسی نیز سعی در تقلید از محمود جهان داشتند
 مردم فقط محمود جهان معروف  مشتری برای مجالس عروسی زیاد داشت همه محمود رو میخواستند. نوازندههای  کولی  و دیگر نوازندهای قدیمی بوشهر انچنان مشتری در بوشهر نداشتند و گهگاهی به روستاهای اطراف دعوت میشدند.


نوازندها و خواننده های دیگه مجالس عروسی یک مجلس هم شب جمعه بزور میگرفتن اما
بهرام  و محمود جهان هر پنجشنبه حداقل ۲ تا ۳ برنامه عروسی داشتند و مشتاقان فراگیری هم در پای درس استاد در عروسیها مینشستند و می اموختند 
این بازار پر رونق و معروفیت  همه جوانان بوشهری رو شیفته جهان و مهربخش کرده بود خیلی از نوازندههای جوان بوشهری حتی با لهجه بوشهری هم  دیگه حرف نمیزدن و سعی میکردن آبادانی حرف بزنن و لباس پوشیدننشون هم تغییر کرده بود همه سعی میکردن علاوه بر یادگیری شیوه خوانندگی محمود و نوازندگی بهرام زبون مطربی هم یاد بگیرند چون اغلب نوازندههای آبادانی این زبون مطربی رو هم بلد بودند. .

ارشاد بوشهر هم چندین بار مامورین و بسیج را تحریک کرد که جهان را در مجلس عروسی دستگیر کنند و بالاخره موفق شدند و جهان به شلاق محکوم شد ولی اطلاع ندارم شلاق خورد یا نه.
ادامه دارد.

Aucun commentaire:

Enregistrer un commentaire